هوالحق
بالاخره منم اومدم....
یکی نیست به من بگه: کجا بودی تا حالا؛ چه کنیم دیگه بچهها تازه ما رو به این سمت هدایت کردند هرچند خودمون همیشه دوست داشتیما، اینجوری برداشت نشه که نخواستیم، تحمیل شد و از همینا دیگه ......
جالبه آدم تا وقتی نیست فکر میکنه بابا اینو ببین چه داغونه وبلاگش؛ اونو ببین .... اما وقتی میای تو میبینی، واقعاً سخته که بخوای از خودت مطلب بنویسی.
با این حال من یا علی خودمو گفتم دیگه !
راستی تو همین اولین نبشتهام میخوام از دوست خوبم تشکر کنم. آقا واقعاً لطف کردی.
برچسب ها :