ایام امتحانا که میشه اصلاً اوضاع زندگی آدم (مثل من البته، کمی بیبرنامه!) به هم میریزه ؛ دوست داری هر کاری بکنی اما درس خوندنت بیفته عقب، به خصوص اگه تعطیلیه بین امتحاناتت زیاد باشه ؛
حاضری همه کارایی که قبلاً نمیکردی یا حوصله انجمش رو نداشتی رو با هم بکنی ؛ از دیدن برنامههای بسیار جالب تلویزیون گرفته تا شنیدن اخبار روز دنیا !!!
من موندم ما (اکثر ما) چرا اینجوری هستیم؛ باباجان درستو بخون شب آخریه بتونی درست بخوابی دیگه؛
میری نت چه کنی؟ میری تو وبلاگ مینویسی آخر ترمت رو نادیده میگیری !! (خداییش نت نباشه، چه کنیم؟!)
از اون ور ، بعد که ترم تموم میشه اولین حرفمون اینه که چه ترم سختی داشتیما، چقدر شبها رو بیدار موندیم ؛
کلی هم به خودمون میبالیم که ترم رو گذروندیم کلی هم سختی کشیدیم، انگار ما بودیم که بیستون رو جابهجا کردیم!!!
دیگه تمام این بیبرنامگیهامون، این شل و ول بودنامون یادمون میره ...
اما واقعاً من نمیدونم برخی از دوستان چطور به همه کاراشون به موقع میرسن؟ کارشون یه ایوا... داره !!!
همیشه تهش یه آفرین باس بهشون گفت.
امیدوارم من و امثال من (آدمای بیبرنامه) کمی از رفیقامون یاد بگیریم، انقدر نریم نت، خراب میشیما ... حالا هی بزرگان! توصیه میکنن ما جدی نمی گیریم...
آخر مطلبی برای تمامی دوستان آرزوی موفقیت در امتحاناتشون دارم (امید آنکه توی امتحان زندگی پیروز باشن).